محل تبلیغات شما
مهرماه سال ۱۳۵۰ شمسی بود.باردوم بودکه به دفتر رومه ی خراسان وارد میشدم.حتی درهمین بیست روزی که ازاقامت دانشجویی من درمشهدمی گذشت.شعری راکه چندروزپیش به یکی از کارمندان رومه داده بودم دردست سردبیرادیب وفاضل آن رومه،یعنی زنده بادابوطالب وظیفه دان بود.بدخطی من باعث شده بود که ایشان شعررادرجمع به درستی نخواندوآنرامعیوب بداند.قبل از اینکه من فرصت اصلاح را داشته باشم،جوانترین عضوهیات تحریریه ،شعرم رابه درستی می‌خواندوبنابراین مجوزچاپ

قراربود که آویشنی کنی بامن

عاشقانه ای برای گیلان..محسن بافکرلیالستانی

شوق تماشای قله ها /محسن بافکرلیالستانی

درستی ,رومه ,ایشان ,شعررادرجمع ,نخواندوآنرامعیوب ,بداند ,که ایشان ,بود که ,شده بود ,ایشان شعررادرجمع ,شعررادرجمع به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Poetry of Humanity and Peace